احمد نورانی

۲۴ آبان ۱۴۰۱

ایّنَ صدیقی حسن…

 

احمد مطر (زاده ۱۹۵۶ روستای التنومه در حومه شهر بصره) از شاعران مشهور معاصر عراقی است و به خاطر شعرهای انتقادی و طنزآمیز خویش در مورد سران عرب، مشهور می‌باشد.

در تمام اثار شعری احمد مطر طنز تلخ دیده می شود.

حال  ترجمه یکی از شعر های مشهور وی(بنام ایّنَ صدیقی حسن)   همراه با متن عربی آن را برای شما عزیزان قرار می دهیم:

زارَ الامیرُ المؤتمن

(امیر منتخب مردم)

بعضَ ولایاتِ الوطن

(از برخی  استان های وطن بازدید کرد)

و حینَ زار حینا قال لنا …

(و هنگام بازدید به ما گفت:)

هاتوا شکواکم .. فی السرِ و العلن

(شکایت های خود را اشکار و نهان بگویید)

و لا تخافوا احدا فقد ولى ذلک الزمن

(و از هیچ کس نترسید چون ان زمان سپری شد)

لم یشتکی الناسُ فقامَ صدیقی حسن..

(هیچ یک از مردم شکایتی نکردند،پس دوستم حسن بلند شد)

سیدی؛ این الرغیفُ و اللبن ؟

(مولای من، نان و شیر کجاست؟)

و این تأمینُ السکن ؟

(تامین مسکن کجاست؟)

و این توفیرُ الدواءِ للفقیرِ دونَ ثمن؟

(و تهیه داروی مجانی برای فقیران کجاست؟)

سیدی لم نر شیء من ذلک ابدا

(مولای من هیچ یک از انها را ندیدیم)

فقال الامیرُ فی حزن…

(پس امیر با ناراحتی زیاد گفت:)

احرقَ ربی جسدی

(پروردگارم  تن مرا بسوزاند)

اکل هذا حاصلُ فی بلدی ؟

(ایا این همه در کشورم اتفاق افتاده؟؟)

اطمئنَّ یا ولدی

(مطمئن باش ای پسرم)

سوف نری الخیرَ غدا

(فردا حتما چیز های خوبی خواهیم دید)

و بعد عامِِ زارنا

(و سالی دیگر به ما سر زد)

و مرهً ثانیهً قال لنا…

(و برای بار دوم به ما گفت:)

هاتوا شکواکم… فی السرِ و العلن

(شکایت های خود را اشکار و نهان بگویید)

و لا تخافوا احدا فقد ولى ذلک الزمن

(و از هیچ کس نترسید چون ان زمان سپری شد)

فلم یشتکی الناسُ فقمت معلناً…

(هیچ یک از مردم شکایتی نداشت پس من باصدای رسا گفتم:)

سیدی این الرغیفُ و اللبن؟

(مولای من، نان و شیر کجاست؟)

و این تأمینُ السکن ؟

(تامین مسکن کجاست؟)

و این توفیرُ الدواءِ للفقیر دون ثمن؟

(و تهیه داروی مجانی برای فقیران کجاست؟)

معذرهً یا سیدی ..

(ببخشید ای مولای من)

و ایّنَ صدیقی حسن؟

(دوستم  حسن  کجاست؟؟؟؟؟؟)

 

 

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *