احمد نورانی

۴ مرداد ۱۴۰۲

قیمت‌های عجیب هفدهمین دوره حراج تهران

این تابلوها با این قیمت‌های عجیب با نهادهای نظارتی حرف می‌زنند.
《پولشویی در حراج؛ همه می‌دانند》
میلاد جلیل زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: چند سالی است که هر دوره از حراج آثار تجسمی تهران نسبت به دوره قبل حواشی بیشتری ایجاد می‌کند و چند وجب به قطر سوال‌های بی‌پاسخ قبلی اضافه می‌شود؛ اما این بساط عجیب و مشکوک همچنان به کارش ادامه می‌دهد. مردم عادی مشتری هیچ‌کدام از تابلوهای حراج تهران نیستند و حباب‌سازی قیمتی و سوداگری‌های چنین محفلی، مستقیما به زندگی‌شان ربطی پیدا نمی‌کند اما با چشم غیرمسلح و عقل متعارف هم می‌شود فهمید که این حراجی یک تجارت مالی کاملا سالم نیست؛ همچنانکه معادل‌های آن در دیگر نقاط دنیا چنین هستند و شائبه‌های مالی گوناگونی دارند.

حراج تهران یکی از نمادهایی است که نشان می‌دهد زور افکار عمومی به سرمایه‌داری، حتی در بخش جزئی و نسبتا کوچک فرهنگ نمی‌رسد. هر قدر اعتراض‌ها بیشتر می‌شود و تحلیل‌های کوبنده و اسناد و مدارک افشاگرانه فراوان‌تری در فضای عمومی و رسانه‌ای دستگردان می‌شوند، همچنان در قلعه سرمایه‌داران آب از آب تکان نمی‌خورد و سال به سال بیشتر معلوم می‌شود که بر هم زدن چنین بازار مکاره‌ای با دست‌های خالی چقدر دشوار است. امسال هم حراج تهران مثل سال‌های قبل برگزار شد؛ البته این بار همزمان با دهه اول عزاداری‌های محرم.

چند نفر از گردن‌کلفت‌های حراج تهران که با کل‌کل‌های عمدی و تصنعی‌شان قیمت تابلوها را به‌صورت نجومی بالا می‌بردند، در این دوره حضور ندارند. یا به‌دلیل مفاسد اقتصادی در زندان هستند یا جنس فعالیت‌های سیاسی‌شان آنها را زیر ذره‌بین برده است. به همین دلیل قیمت‌ها در این دوره از حراج تهران مقداری شکسته است؛ اما نه‌تنها صحنه هنوز از تابلوهای بسیار گران‌قیمت خالی نیست، بلکه تابلوهای چندصدمیلیونی و اصطلاحا ارزان‌تر این دوره هم نسبت به ارزش هنری‌شان واقعا گران هستند. هر هنرمندی که فوت کرده باشد، تابلوهایش با نرخ بیشتری در این حراج قیمت‌گذاری می‌شوند؛ حتی اگر ارزش هنری چندانی نداشته باشد یا لااقل ارزش آن اثر اینقدر بالا نباشد که در حراج تهران می‌بینیم. با این وصف، اگر بحث مشکوک بودن گردش مالی حراج تهران و شائبه‌های مربوط به پولشویی را کنار بگذاریم و از کنار اخبار و اسنادی که راجع‌به جعلی بودن خیلی از تابلوها منتشر می‌شوند هم بگذریم، همین نکته که هر کس فوت کرده باشد قیمت اثرش بالاتر می‌رود، چهره عجیبی به این رویداد داده است. معلوم نیست این حراجی است یا سمساری.

آیدین آغداشلو تنها هنرمند زنده‌ای‌ است که تابلوهایش با قیمت بالا در این حراجی به فروش می‌رسند؛ چنانکه گویا برگزارکنندگان این رویداد، روی دوام برگزاری آن حسابی ابدی باز کرده‌اند و آیدین آغداشلو قرار است جایگزین سهراب سپهری در عنوان‌سازی‌های میلیاردی برای سال‌های بعد باشد.

چند تابلو از عکاسی‌های مربوط به دفاع مقدس هم در این رویداد به فروش می‌رسند که بدون تعارف باید گفت چنین کاری چیزی نیست جز مخفی شدن پشت عناوین مقدس و ملی برای فرار از تیررس حملات و نقدها و پرسش‌ها. مثلا یک عکس معروف را که بعید است هر شهروندی از ایران لااقل یک بار آن را ندیده باشد، روی تابلو چسبانده‌اند و بالای ۳۰۰ میلیون تومان برای فروش قیمت‌گذاری کرده‌اند. تقریبا همان کاری را کرده‌اند که اکثر ادارات و موسسات در هفته دفاع مقدس انجام می‌دهند و چنین عکس‌هایی را پرینت می‌گیرند و روی بنر چاپ می‌کنند تا دم در ورودی بگذارند؛ اما اینجا در حراج تهران می‌خواهند برایش بالای ۳۰۰ میلیون تومان پول بگیرند./ فرهیختگان

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *