۱۷ آبان ۱۴۰۳

مهاجرت به الاسکا..

هنوز نیامده گریه کردی
از تنهایی خویش شِکوِه ها کردی
در این بیابان سردِ پر برف
سفیدی نعره می زد بی حرف
سوز سرما نخ نما می کرد اندیشه ها را
سکوت سرما شعر نما می کرد ناله ها را
از اندرون خود کوچ کردن
با زندگی خود قهر کردن
رفتن یا نرفتن
بودن یا نبودن
زیستن یا نزیستن
شاید مسئله این بار این نباشد
شاید این انسانِ بی خویشتن
بهانه های  ماندن و این رفتن
ناله های گفتن و این زیستن
نیازش سکوتی دور از همهمه باشد
هجرت از این خاک  به آن خاک
همان رفتن از گلدان به زندان باغچه باشد …

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

وکیل هوشیار

وکیل مدافعی در هواپیما نشسته بود که ناگهان یک زن زیبایی کنارش نشست. وکیل خودش را جمع کرد و مشغول خواندن مجله ای شد. بعد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *