احمد نورانی

۲۵ آذر ۱۴۰۱

همچو هاوَن

آب در هاون کوبیدن
لحظه شکفتن گُل است
لحظه آفرینش گِل است
دوران زمین به دُور خود است
چرخش کهکشان در مرکز خود است
نوشتن بیهوده در دفتر خود است
آب را می خوانم
همچو هاون می مانم
سخت و سنگین
آب را می نویسم
همچو هاون می دانم
تُهی و بی دین
آب را می نوشم
همچو هاون می کوبم
شاد و غمگین
آب در هاون کوبیدن
همین لحظه امید است
همین ضربه نوید است
از ضربات سرد جدایی
از کوبیدن درد رهایی
اب را کُند محزون
شاعر را کُند مجنون
گُل شکُفتن
گِل آفریدن
شعر در هاون سرودن

فرش‌های ناپدیدشدۀ سعدآباد کجاست؟

به نقل از دیده بان هشتم : خروج فرش‌های ساختمان «حافظیه» سعدآباد با اطلاعاتی متناقض و مبهم درحالی «تایید شده» که سرنوشت این فرش‌ها همچنان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *