وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای استان خوزستان

۱۳ بهمن ۱۴۰۱

روح قلم

برفِ احساس در دستان ذوب شد
از میان انگشتان چکید
قلم مُتحیّر از چرخش واژه ها
تر شد جان کاغذ دفترم
سبز گشت کویر خشک اخترم
در دخمه های بی نور شهرم
چشمه ی نور از پیشانی جوشید
از میان اندیشه ها لغزید
قلم مُتخیّل از امتداد سایه ها
جهان سوزیم شعله زد
رقص نوازیم نغمه زد
در دکه های بی خمر شهرم
ترسِ واژه ها در لبان نشست
از میانِ آوا ها شکست
قلم منفعل از انتخاب لحظه ها
زد قرعه ایی از جدید
نعره ایی از بالای امید
در ترانه های بی شعر شهرم
رقصِ موزونی در اندام تن رویید
از میان رَگ ها تراوید
قلم مرتعش از نسیم راقصه ها
لحنی امد پدید
ضربی شد شدید
در خیابان های بی عبور شهرم
قلم تنها مانده بود و بس
همچو دیوانه ایی در قفس
بی جامش سرگشته بود
بی یارش شکسته بود
لیک خوب می دانست
درهر شکستی می گشت دوتا
روحی ز او می شد جدا
فرشته ی الهامی بنام حوّا

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

بازگشت ابدی

جهیدن از معنای نو از مهملات فلسفه ها با چرا و چگونه آغازیدن در حسرت پرسش های بی پاسخ درون اندیشه ای در پوست گردو

نظریه مشورتی:نحوه مطالبه خسارات دادرسی

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه درخصوص نحوه مطالبه خسارات دادرسی ضمن درخواست صدور دستور تخلیه جزئیات نظریه شماره نظریه: ۷/۱۴۰۳/۹۱۳ شماره پرونده: ۱۴۰۳-۱۲۷-۹۱۳ح

ای مریم

روزگارم سرد است همان زمستانِ بی صبری چگونه امید را رسوا کرد؟ ای جنگلِ بی برگ ای همچو آسمانِ بی رنگ روزگارم سرد است همچو

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات
×

فهرست دسترسی سریع