در اندوه شبی ظلمانی
شعله خاموش شده است در خانه خویش
اندوه می تابد از مهتاب این آسمان خاموش
سایه ها فقط مانده در هیاهوی خویش
بانک تزویر و آرزو باهم به وعده و میعاد نشسته اند
می آید به گوش این حزین در راه متروک
شب است واین شب به ژرفای اندوه پریشان حال می ماند
دود تاریکی و سیاهی و اندوهش سراسیمه می کِشد
در اعماق خلسه وار آدمی
می دانم از پس این شب مرموز
صبح کاغذی می آید
می دانم از پس این اندوه پر تشویش
شادی می آید به پیش
می دانم از پس این همه ایام
امیدی می اید به هوش
اما این شب خاموش پرهیاهو از کیست؟
از تابش این یأس
خیالم مچاله می شود
ذهنم فلسفه ها را در نوردید
از فراسوی صبح و این شب
از آوار این امید و یأس دمادم
قلم فرسوده و جوهر بی رنگ شد
قلبم عشق ها را از یاد می برد
از فراسوی احساس و این حس
از آواز این غم و رقص آغاز
اندوهی در شبی ممتد
مهتاب و نور افسون گرش
سایه افسانه های این جنگل انبوه را
جان تازه می دهد
در این باغ وحش حیرت زای شب دوست
همه چیز در لحظه ای عیان و پنهان است
ستاره و مهتاب و این جان بی تاب
در این شب ظلمانی حسرت زا
همه چیز در گذر اندوه آدمیست
روان است اما نمی دهد نشانی از خویش
همه چیز در امتداد دود زندگی
تیره است اما آسان نمی دهد دست از سر خویش
ای جنگل انبوه
ای شب اندوه
با اندوه ژرفت همچنان بتاب
نظریه مشورتی: طرح دعوا مبنی بر اثبات واهی و بیاساس بودن (صلحنامه)
نظریه مشورتی جدید اداره حقوقی قوه قضاییه با موضوع:چنانچه خوانده ادعای موهوم بودن اسامی متعاقدین را نپذیرد و یا مداخله اشخاص دیگری را برای تقویت