احمد نورانی

۱۲ آبان ۱۴۰۱

شعر انفراج

گُفتی نمی مانم
گُفتم نمی دانم
هر گُلی را می توان کشید
در این دفترِ نیستی
هر گِلی را می توان آفرید
در این زندان هستی
گّفتی می مانم
گفتم می دانم
این بحر مَوُّاج را
این شهر احتیاج را
این شعر انفراج را

3 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *