۱۲ آبان ۱۴۰۱

شعر انفراج

گُفتی نمی مانم
گُفتم نمی دانم
هر گُلی را می توان کشید
در این دفترِ نیستی
هر گِلی را می توان آفرید
در این زندان هستی
گّفتی می مانم
گفتم می دانم
این بحر مَوُّاج را
این شهر احتیاج را
این شعر انفراج را

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

3 پاسخ

    1. با سلام خدمت خدیجه خانم عزیز
      ممنون از لطف و ذوق شما
      همراهی شما مایه ی دلگرمی ماست.
      💙🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

  1. با سلام خدمت خدیجه خانم عزیز
    ممنون از لطف و ذوق شما
    همراهی شما مایه ی دلگرمی ماست.
    💙🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

خدمات
×

فهرست دسترسی سریع