وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای استان خوزستان

۱۹ شهریور ۱۴۰۴

محکوم به دار

 

در کافه ی چشمانت

قهوه ی تلخ را سر می کشم

ترسی از گلو در انتهای معده

تیر می کشد از نگاهت

از دور در لابلای فنجان ها

سر می کِشم همچو مرد قانون

قهوه های مرگ را همچو افسون

سایه ی یک مرد غگمین

نزدیک می شود

با قهوه های رنگین

دلهره ی انتخاب زندگی

بین زندان یا ایستادگی

در کافه ی سیاه چشمانت

روی کرسی نشته ام در انتظار

همچو ملاقاتی محکوم به دار

در انتظار پایان آن روز سرد

آخرین قهوه را سر می کشم

اخرین لحظه امید

اولین باد های نوید

ناگهان می بارد برف

تو دور می شوی

با چتری پر از حرف

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

خدمات
×

فهرست دسترسی سریع