غیبی ، سکوتی ، ماهی شود پنهان
شهر همچنان در سکوتِ سنگین
عابران همچنان در خواب گران
زوزه های یک گرگ غمگین
از جنگل های خشک و ویران
می امد همچو دریایی از جنون
می شکست هر بتی را
می کُشت هر کفری را
می شُست هر ایمان
عشقی، عطری، ماهی شود عیان
گُل همچنان با آن عطرِ رنگین
مست می کرد مستِ سکران
چیده شد روزگار ما
خزان شد بهار ما
سخت شد گفتار ما
کتابی، سکوتی، نگاهی
ذکری، سکری ، گناهی
روزگار شود شاد و خندان
بر سر ان جنگلِ خشک و احزان
گرگ با ان زوزه غمناک
شاعر با ان سرنوشت هولناک
ایران با این مردمِ پاکش
صبح امید و خنده ی خاکش
شرایط بیمه گوشی و لپتاپ دانشجویان
به نقل از پایگاه خبری اختبار – یک روز مانده به پایان سال ۱۴۰۳ وزیر علوم خبر داده که قرار است این وزارتخانه لپتاپ
یک پاسخ
بسیار زیبا