ای جان شیدای من
پرده سرکش شب ها
تسکین دهنده جان ها نیست
شب روان است و جوی آبی عمیق
از بهر اشتیاق صبح است که این چنین سایه افکنده
جان شیدا را با شب آشنایی دور است
شب در ماه است و ماه در خود شب پنهان است
شمع مسکین دلان در این سیاهی روشن
چشمه ی زخم جانان در این شب ها جاری است
هشیار و بی صدا
از هزار توی این شب
باید گذر کرد
در عمق این سیاهی بزرگ
عریان باید شنا کرد
تا به ساحل شب رسید و تماشا کرد
شوق شب با فجر خورشید را
از لحظه دمیدن دوباره این اختر سوزان
در آغوش صبح خود آرمیده است
در این تماشاگه همیشه ی جاودانی
این جان تشنه را هر بار می خواهد
هر روزش شیدا تر از دیروزش
رویه قضایی: تغییر جنسیت
به نقل از وکلا پرس- نمونه رای با موضوع تغییر جنسیت خواهان: خانم … خواندگان: ۱: معاون دادستان در دادسرا به نشانی کرمانشاه- خیابان شریعتی- کوچه