به جانم افتاد سقوطی هولناک تر
از فراسوی آن عروج سکر آور
آنگاه ناخواسته و مرموز پریدن
در دریای مجهول و سربی فام
شیرجه را نیاموخته
به یادم آمد
بعد از غرق شدن با ماهی ها
غوطه ور درون دریای جان
نا آشنا به قواعد شنا
درمانده از رسیدن به سطح
وهم ساحلی خشک و ممتد
رویای جزیره ای سبز و بی جنگ
آنگاه همه چیز اهنگ رهایی گرفت
به سطح آرام آرام رسیدن
شناور روی دریایی جان
خیره به آسمان در گذر روزها و شب ها
بی حرکت و بی سعی ماندن
گذشتن از خود
ملاقات با خویشتن خویش
در آن دریای آبی بی کران
خلاصه شد همه تن، در قطره ی بودن
شناور شد همه جان ، در دریای شدن
افق با سطح
زندگی با مرگ
امید با یأس
حتی انسان و خدا یکی شد
بلاتکلیفی و تعلل در صدور شناسنامه برای افراد فاقد هویت در کشور
«عثمان سالاری» نائب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، در خصوص بلاتکلیفی و تعلل در صدور شناسنامه برای افراد فاقد هویت در کشور گفت: مسئولان