الصبحُ یَتنفس
(صبح نفسی می کشد)
فی قلمی،قهوتی و کتبی
(در مدادم ،قهوه ام و کتابهایم)
اسمعُ صوتا منذ ولادتی
(می شنوم صدای از کودکی)
قال و قیل فی مخیّلتی
(گفتگویی در خیالم)
انت الذی منذ الحضاره
(از آغاز تمدن ، تو هستی)
مُنذُ الفِِ والافِ السنین
(از هزاران هزار از سالها)
سوف تاتی ،ستاتی و یاتی
(آمدی ، میآیی و خواهی امد)
راکباً صحوهُ الفجرِ
( سواری بر بیداری رَخشی)