این روزگارِ عُمر راچه شده ؟
زود پیر شدیم
همچو زوزه گرگ نفرین شده
این پَرگارِ غَم زده را چه شده؟؟
زود دور شدیم
همچو زنِ خانه دار فراموش شده
می روم همچو رودی سرگردان
کوه ها را
دشت ها را
دریا ها را
آنگاه می خُروشم چون خدایان
بر سر این دعوای جان
پایان راه را نبود پایانی
جز آبادی محبوب جان
آغاز راه را نبود آغازی
جز شادی معشوق جان
شیک نشود این اندامِ نام
جز با این پنج حرف،،ایران،،