احمد نورانی

۱۷ آذر ۱۴۰۱

دخانُ احزانی (دودِ غم هایم)

احتسی قهوتی
(قهوه ی خود را می نوشم)
مَعَ دخانِ احزانی
(همراه دود غم هایم)
طولَ الیوم
(در طول شبانه روز)
تاتی فی اشتیاقی
(با دلتنگی می اید)
حالهَ النوم
(حس خواب آلودگی)
زمنُُ جمیل
( چه روزگاری زیبایست)
من شدهِ الضیاع
(از شدت این گُم شدن)
عمرُُ طویلُُ!
(چه عمر درازیست)
من شدهِ الفراغ
(از شدت این رهایی)
اصحو بعد نومی هذا
(بعد از این خوابم بیدار می شوم)
کملکِِ فوقَ سماءِ الدنیا
(مانند پادشاهی در بالای اسمان دنیا)
مُحلقاََ مُبتسماََ فی الهوی
(در حال پرواز و لبخندزنان در این خیال و هوس )

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

به رنگ آسمان…

خورشید عاشق نیست فقط در طلوع و غروب خود تو را تکرار می کند تو را آغاز می زند مهتاب معشوق نیست فقط در بدر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *