احمد نورانی

۱ دی ۱۴۰۱

شتاب قرن ها

زمان لحظه ایی در گذر نبود
گردش خون در رگ ها خاموش بود
قلب ایستاده از شتابِ قرن ها
مرگ همنشین با خاطره ها می گفت:
خسته از سکوت لحظه ها
تنها در کسوت قبر ها
در انتظار لحظه ی بودن
در شتاب لحظه ی شدن
ایستاده بر یک پای عریان
چشم ، دیدن را از یاد بُرده بود
قلب، تپیدن را عادت کرده بود
خفته بود لحظه ی بیداری انسان
سوخته بود لباس حریری زنان
در زیر آوار قرنها
در زیر خاکستر قبرها
نفس می کشم
لحظه های سکوت شب را
در امتدادِ دودی حزین
سوار بر رویایی محال
نوری در انقلابی نُوین
در آن سوی قرنی پر خیال
لحظه بودن را سرودم
لحظه مرگ را ربودم
در امتداد رگ ها
در اشتیاق قرن ها

 

مشاوره آنلاین و رایگان موسسه حقوقی نوران وکیل

بخشنامه ممنوعیت انسداد کد ملی

معاون اول قوه قضائیه با صدور بخشنامه ای ، کلیه مراجع قضایی را از انسداد کد ملی متهم و محکوم علیه جهت دسترسی به ایشان

شعر تنهایی…

بگذار بپرسم : از چه می نویسی ای دوست از جوهره خویشتن خویش؟ شاید انگار خودی با این نام نیست شاید آدمی می خواهد همان

اثر فسخ و اقاله عقد در شرط

در صورتی که معامله به واسطه اقاله یا فسخ به هم بخورد شرطی که در ضمن آن شده‌ است باطل می‌شود. خبرگزاری میزان- مطابق ماده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *