عقد نکاح را می توان مانند سایر عقود در صورت حصول شرایطی فسخ کردو یا طبق تشریفات و مقررات خاصی که طلاق نام دارد ، منحل کرد. در میان مسائل و موضوعات حقوق خانواده یکی از مباحث مهم و اساسی، مبحث انحلال نکاح میباشد.در فقه، ازدواج ( نکاح) جزو عقود مورد بحث قرار گرفته است . قانون مدنی به تبعیت از فقه برای پایان( انحلال) این عقدِ خاص، قواعد و مقررات ویژه ای مقرر کرده است. در این مقاله و مقاله آتی موضوع فسخ نکاح را در دو قسمت بررسی می کنیم.
در قسمت اول، موضوعات ذیل بررسی می شود:
مقاله مرتبط : نمونه شکواییه ممانعت از ملاقات با فرزند
تعریف فسخ نکاح
فسخ نکاح چیست؟ اساتید و علماء محترم حقوق در مورد طلاق تألیفات متعددی دارند، اما در مورد فسخ نکاح کمتر به ارائه مطلب پرداخته شده است. فسخ نکاح با برهم زدن ازدواج اتفاق میافتد. به عبارت دیگر در برخی موارد در صورتی که هر یک از طرفین به واسطه ازدواج دچار ضرر و زیان فاحش شده باشد، میتواند تحت شرایطی با فسخ نکاح از قرارداد نکاح رها شود. با این حال این امر به سادگی امکانپذیر نیست و باید شرایط خاصی محقق شده باشد. برای مثال عیوبی در یکی از طرفین وجود داشته باشد که به طرف مقابل امکان فسخ نکاح را بدهد.
نکته لازم به ذکر است موارد فسخ به طور صریح و حصری در قانون توسط قانونگذار مشخص شده است. یعنی به غیر از این موارد مصرح شده در متن قانون مدنی، نمی توان به استناد موارد دیگر ، نکاح را فسخ کرد.
در ادامه، با هم به مواردی که موجب ایجاد حق فسخ برای زن و مرد میشود آشنا خواهیم شد.
موارد فسخ نکاح
هر یک از عقود قانونی، پس از انقعاد در چارچوب ضوابط مقرر قابل فسخ می باشند. عقد نکاح نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. نکاح به وسیله یکی از خیارات زیر قابل فسخ است:
- خیار عیب
- خیار تدلیس
- خیار تخلف از شرط صفت
- جنون
هر یک از خیارات فسخِ فوق را در دو مقاله بررسی و توضیح داده می شود.
نکاح منقطع چیست؟ در این مقاله بخوانید.
مقالات مرتبط با فسخ: فسخ قرارداد مبایعه نامه و فسخ قرارداد و مطالبه وجه
خیار عیب:
این خیار برای دو طرف به طور جداگانه ، حق فسخ می دهد. حال در وهله اول حق فسخ مرد بررسی می شود و بعد از ان، حق فسخ زن .
عیوب زن که به مرد حق فسخ نکاح را می دهددر ماده ۱۱۲۳ قانون مدنی ذکر شده است، به شرح زیر است:
- جذام: بیماری عفونی است با تظاهرات جلدی بد شکل، مخصوصاً در صورت است و خوره نیز نامیده می شود
- قَرَن : وجود استخوانی در فَرَج که مانع جماع باشد.
- برص : یک نوع بیماری پوستی
- افضاء : یکی شدن مجرای بول و حیض
- نابینایی دو چشم
- زمینگیری
نکته: درصورتی مرد میتواند نکاح را به دلیل خیار عیب فسخ کند که :
اولا: باید در هنگام عقد این عیوب وجود داشته باشد.( پس در صورت حدوث عیب بعد از عقد ، فسخ ان مسموع نیست)
دوما: مرد باید بیخبر بوده و از این عیوب نااگاه باشد.
مقاله مرتبط: دادخواست تعدیل اقساط مهریه
اگر عیوب زن از طریق عمل جراحی قابل درمان باشد، ایا مرد حق فسخ نکاح را دارد؟
در جواب میتوان گفت: فرض این است که این عیوب درمان پذیر نیست یا به دشواری درمان می شود ، پس اگر این عیوب با عمل جراحی یا هرنوع درمان قابل رفع باشد. اگر در اثر پیشرفت علم پزشکی عیبی درمان پذیر شود ، مرد حق فسخ نخواهد داشت.
حال، در ادامه عیوب مرد که به زن حق فسخ نکاح می دهد را بررسی می کنیم.
عیوب مختص مرد در قانون مدنی در ماده ۱۱۲۲ ذکر شده است. اگر این عیوب ، مرد را از عمل زناشویی ناتوان کند، زن اجازه فسخ خواهد داشت. این عیوب به شرح زیر است:
- عَنَن: ناتوانی مرد در نعوظ و بر قراری رابطه جنسی ولو برای یک بار
- خصاء :عارضه مربوط به اخته شدن مرد
- مقطوع بودن آلت تناسلی مرد
نکته: در مورد عیب عنن در مرد، در صورتی که مرد هنگام عقد به این بیماری مبتلا بوده و زن نیز جاهل باشد، یا در دوران زنا شویی این عارضه دامنگیر مرد شود ، زوجه می تواند پس از رجوع به دادگاه خانواده نکاح را فسخ کند.
خصاء ( اختگی) در چه صورتی به زن حق فسخ می دهد؟
در جواب می توان گفت: در صورتی برای زن حق فسخ نکاح ایجاد می کند که:
اولا: قبل از عقد حادث شده و زن جاهل به آن باشد
دوما: مانع ایفای وظایف زناشویی باشد. همین شرایط در مورد مقطوع بودن آلت تناسلی نیز ضرورت دارد.
خیار تدلیس(فریب در ازدواج)
ماده ۴۳۸ قانون مدنی تدلیس را این گونه تعریف کرده است: «تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود»
تدلیس در لغت به معنای تاریکی است. در اصطلاح حقوقی به اعمال و رفتاری که شخص مُدلِّس انجام می دهد و موجب تیرگی و فریب در داوری و تشخیص طرف دیگر معامله می شود گفته می شود. ( مقاله مرتبط با این مبحث: نمونه دادخواست فسخ نکاح به علت خیار تدلیس)
نکته: این قاعده کلی در تمام قراردادها بود و به نظر می رسد تدلیس در نکاح هم تفاوت چندانی با سایر معاملات نداشته باشد.
تدلیس یا فریب در ازدواج به چه معناست؟
تدلیس در نکاح یعنی در عقد ازدواج یکی از طرفین اعم از زن یا شوهر اعمال و رفتاری انجام دهد که باعث فریب طرف مقابل شود. به عنوان مثال این رفتار می تواند به صورت مخفی کردن یک عیب یا حالت صورت گیرد.
مثال اول: زنی که ضایعات اشکار صورت خود را با ارایش غلیظ جهت فریب مرد، مخفی و پنهان کرده باشد.
مثال دوم: مردی با توسل به وسایل متقلبانه و دست کاری شناسنامه، خود را مجرد معرفی کند، که در این حالت باعث فریب زن در ازدواج شود.
مطالعه بیشتر: خواستگاری از چه کسانی ممنوع است؟
در تمام مواردی که شخص با عملیات متقلبانه طرف خود را فریب می دهد و با او ازدواج می کند بعد از عقد طرفی که متوجه این موضوع می شود می تواند با استناد به خیار تدلیس عقد ( نکاح) را فسخ کند. در قانون مدنی کلمه تدلیس به کار نرفته است. اما شیوه نگارش ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی به نحوی است که می توان از آن خیار تدلیس را استنباط کرد.
ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی: «هر گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبانیاً بر آن واقع شده باشد»
نکته: لازم به ذکر است ، زمانی می توان اصطلاح تدلیس را به کار برد و از خیار تدلیس استفاده کرد، که شخص با سوء نیت این کار را انجام داده باشد.
به عبارت دیگر، باید این کار عمدا و با هدف فریب طرف مقابل انجام شود تا حق فسخ برای شخص دیگر ایجاد شود ،در غیر این صورت ، اگر مشخص شود که مثلا خود شخص هم به این عیب واقف نبوده برای طرف دیگر خیار تدلیس وجود ندارد.
مثلا: زنی که فاقد توانایی بچه دار شدن است و خود او هم از این موضوع اگاهی نداشته باشد. در این حالت نمی توان به خیار تدلیس استناد کرد.
پیوند به قسمت دوم مقاله